نشانه های پرواپیشگی از منظر امام علی علیه السلام

به گزارش وبلاگ فرافایلی، نشانه های پروا پیشگی که در اینجا از منظر امام علی(ع) بیان شده است را می توان؛ توانمندى در دین ،دوراندیشى با نرمخویى و سازگارى ،ایمان و اعتقادى در مرحله یقین و منزه از شک و تردید ،خضوع و خشوع در عبادت و.... را نام برد.

نشانه های پرواپیشگی از منظر امام علی علیه السلام

به گزارش وبلاگ فرافایلی و به نقل از تبیان؛ خطبه همام از خطبه هاى معروف نهج البلاغه است که در آن سیماى پرهیزگاران و ترسیم جمال متقین، از زبان امیرالمومنین حضرت على(علیه السلام) السلام) بیان شده است.

همام از یاران زاهد و اهل سیر و سلوک امام بوده است، کلمه همام از ریشه لغوى همم است، به معناى کسى که تصمیم به هر کارى بگیرد آن را به انجام رساند و تا آن را تمام و کمال نکند؛ رها نکند.

همام، پسر شریح و برادرزاده ربیع بن خثیم است. ربیع یکى از هشت زاهد و پارساى معروف تاریخ و زمان خود است. علامه شهید آیة الله مطهرى، در کتاب سیرى در نهج البلاغه، او را از جمله یاران و دوستان امیرمومنان على(علیه السلام) شمرده که دلى سرشار از معرفت و روحى از آتش عشق، شعله ور داشت.

چنین روایت شده است، همام که مردى پارسا و عبادت پیشه بود به آن حضرت گفت: اى پیشواى مومنان، سیماى پرواپیشگان و پارسایان را برایم ترسیم فرما، آن چنانکه گویا آنان را مى بینم.

امام کمی درنگ کرد و از پاسخ سریع خوددارى فرمود و آنگاه گفت: اى همام! اطاعت پروردگار کن و از او پروا دار و به نیکى و نیکوکارى روى آر که خدا با تقوا پیشگان و نیکوکاران است.

پاسخ کوتاه امام او را قانع نساخت و عطش درونیش همچنان باقى ماند و بدان بسنده نکرد، به طوری که اصرار بر شنیدن پاسخ کامل، در چهره او خوانده مى شد.

امام که این آمادگى و عطش را در او دید مُهر سکوت شکست و به تفصیل پاسخ خود را با حمد و ستایش الهى و درود بر پیامبر و آل او شروع کرد:

در این مطلب مولفههای متقین را به طور اجمال ذکر میکنیم:

نشانه هاى پرواپیشگان، متقین

1- فمن علامة احدهم: انک ترى له قوه فى دین ؛ توانمندى در دین .

2- و حزما فى لین؛ دوراندیشى با نرمخویى و سازگارى .

3- و ایمانا فى یقین؛ ایمان و اعتقادى در مرحله یقین و منزه از شک و تردید .

4- و حرصا فى علم؛ حریص در تحصیل دانش .

5- و علما فى حلم ؛ آمیزنده دانش و بردبارى که علم و حلم دو بال پروازند

6- و قصدا فى غنى ؛ میانه روى در هنگامه بى نیازى و ثروت .

7- و خشوعا فى عباده؛ خضوع و خشوع در عبادت .

8- و تجملا فى فاقه؛ آبرومندى، هنگام تنگدستى .

9- و صبرا فى شده؛ صبر و بردبارى در بحران سختى .

10- و طلبا فى حلال؛ جستجوگر مال حلال .

11- و نشاطا فى هدى؛ پر تحرک و پر کوشش در راه راهنمایی مردم .

12- و تحرجا عن طمع ؛ دورى از آز و طمع .

13- یعمل الاعمال الصالحه و هو على و جل؛ انجام کارهاى شایسته بدون آلایش به غرور و خودپسندى، و همیشه ترسان از عدم پذیرش عبادات.

14- یمسى و همه الشکر و یصبح و همه الذکر؛ روز را با سرمایه ایى از شکر به سرانجام می بردف و صبح را با یاد خدا شروع مى کند.

15- یبیت حذرا و یصبح فرحا: حذرا لما حذر من الغفلة و فرحا بما اصاب من الفضل و الرحمه؛ و از سوى دیگر، شب را چون غافلان یک دنده نمىخوابد، بلکه گاهى لذت شب زندهدارى و ذکر خدا، او را از بستر جدا مىکند، و این شب زندهدارى، نشاط صبحگاهى او را نمىگیرد، ترس و نگرانى او از آنست که در دام چالهى غفلت سقوط کند، و از آن که فضل و رحمت الهى شامل حال او شود، شادان است.

16- ان استضعبت علیه نفسه فیما تکره لم یعطها سولها فیما تحب؛ اگر چشم پوشى از گناهان بر او سخت و سنگین آید، مقاومت مى کند تا به خواسته هاى نامشروع تن در ندهد و ارزش و شخصیت خود را لکه دار نسازد.

17- قرة عینه فیما لا یزول، و زهادته فیما لا یبقى؛ روشنى چشم او در ماندگاریهاست، یعنى دوراندیشى و دنیابینى وسیع او مانع از فریبایى دنیا، و زیبائیهاى آنست و به خاطر دستیابى به لذتهاى زودگذر دنیا، زندگى ابدى خود را تباه نسازد.

18- یمزح الحلم بالعلم و القول بالعمل؛ بردبارى و شکیبایى را با دانش مى آمیزد و گفتار را با کردار.

19- تراه قریبا امله؛ آمال و آرزوى او را کم مىبینى، و شخصیت او از فرو رفتن در رویاى طلایى دور است.

20- قلیلا زلله؛ لغزش او نیز اندک است.

21- خاشعا قلبه؛ دل او خاشع است و در ترنم دایم یاد خدا و پیوستن به دنیا بى نهایت.

22- قانعه نفسه؛ انسانى قانع و چشم و دل سیر است.

23- منزورا اکله؛ از پرخورى مىپرهیزد و اسیر شکم و رفاه طلبى نیست.

24- سهلا امره؛ امورات او سهل و ساده مى گذرد.

25- حریزا دینه؛ دین او محکم و پابرجاست و در برابر سیل خروشان توطئههاى شیطان و هواى نفس، چون کوه پایدار است.

26- میته شهوته؛ بر شهوات خود مسلط است و بر آن اسب سرکش، لگام تقوا زده است.

27- مکظوما غیظه؛ خشم خود را فرو مىخورد و بر نیروى غضب خویش مسلط است و مىداند کجا از آن استفاده کند.

28- الخیر منه مامول؛از او امید خیر دارند و از شرش در امانند.

29- ان کان فى الغافلین کتب فى الذاکرین و ان کان فى الذاکرین لم یکتب من الغافلین؛ اگر در جمع غافلان قرار گیرد از یادآوران خواهد بود و جو را به نفع حق و عدل دگرگون سازد و اگر در جمع یادآوران باشد راه غفلت نپوید و از موقعیت مناسب سوءاستفاده نکند.

30- یعفو عمن ظلمه و یعطى من حرمه؛ از کسانی که به او ستم کردند درمى گذرد و بر آن که او را محروم نموده است، دست کرم مى گشاید.

31- و یصل من قطعه؛ با آن کس که خویشاوندى او را بریده است، صله رحم مىکند.

32- بعیدا فحشه لینا قوله؛ ساحت قدس او را از فحش و بدزبانى دور است و زبانى نرم و مهربانانه دارد.

33- غائبا منکره حاضرا معروفه؛ کار ناپسند از او دیده نشود، بلکه خوبىهاى او زبانزد است.

34- مقبلا خیره مدبرا شره؛ او به کارهاى خیر و خوب روى آورد و از شر و بدى بپرهیزد.

35- فى الزلازل وقور؛ در شدائد و سختىها، با استقامت و مقاوم است.

36- و فى المکاره شکیبا و فى الرخاء شکور؛ در مسائل، بردبار و در رفاه، سپاسگزار.

37- لا یحیف على من یبغض و لا یاثم فیمن یحب؛ بر آن که خشم گیرد، زیادهروى نکند و دوستى با کسى، او را به گناه نیندازد.

38- یعترف بالحق قبل ان یشهد علیه؛ پیش از آن که علیه او شهادت دهند، به حق اعتراف مى کند.

39- لا یضیع ما استحفظ ؛در امانتدارى سختکوش است، سهل انگارى و بى تفاوتى روا نمىدارد که خیانت است.

40- و لا ینسى ما ذکر؛ یاد خدا و تحصیل رضایت او، که همیشه باید در دیدگاهش باشد، از یاد نمى برد .

41- و لا ینابز بالالقاب؛ دیگران را با لقبهاى زشت و ناروا نخواند.

42- و لا یضار بالجار؛ به همسایه ضرر نزند.

43- و لا یشمت بالمصائب؛ مصیبتزدگان را شماتت نکند.

44- و لا یدخل فى الباطل و لا یخرج من الحق؛ در امور لغو و باطل قدم ننهند، و از چهارچوب حق هم خارج نشود.

45- ان صمت لم یغمه صمته و ان ضحک لم یعل صوته؛ اگر از سخن لب فرو بندد، غمگین نشود که سکوت او مصلحت و مفید است و اگر چهره به خنده بگشاید به قهقهه نرسد.

46- و ان بغى علیه صبر حتى یکون الله هو الذى ینتقم له؛ اگر بر او ستم کنید صبر و دفاع کند ولى انتقام نگیرد و مقابله بمثل نکند و آن را به خدا واگذارد.

47- نفسه منه فى عناء و الناس منه فى راحه؛ خود را در راه خدا و بندگان او به رنج و سختی اندازد تا مردم از سوى او در راحتى و رفاه باشند.

48- اتعب نفسه لآخرته و اراح الناس من نفسه؛ خود را به خاطر آخرتش در رنج نگه مى دارد، تا دیگران در سایه امنیت و آسایش قرار گیرند.

49- بعده عمن تباعد عنه زهد و نزاهه و دنوه ممن دنا منه لین و رحمه؛ کنارهگیرى او از افراد، براى پاکى و پارسایى است، معاشرت او با دیگران نیز موجب رحمت و مهربانى خواهد بود.

50- لیس تباعد بکبر و عظمه و لا دنوه بمکر و خدیعه؛ دورى او از مردم به علت کبر و غرور نیست، همانطور که نزدیک شدن و ارتباط او از مکر و فریب سرچشمه نمى گیرد.

حال بیاییم و با دقت خود را با این خصوصیات تطبیق دهیم و ببینیم که چند مورد از این ویژگیهای متقین در ما وجود دارد و چقدر خود را به متقین نزدیک می نماید.بینیم؟!

منبع: جام جم آنلاین

به "نشانه های پرواپیشگی از منظر امام علی علیه السلام" امتیاز دهید

1 کاربر به "نشانه های پرواپیشگی از منظر امام علی علیه السلام" امتیاز داده است | 5 از 5
امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "نشانه های پرواپیشگی از منظر امام علی علیه السلام"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید