تفال به حافظ 24 بهمن ماه 1400

به گزارش وبلاگ فرافایلی، فال گرفتن از آثار ادبی، از باور های کهن این مرز و بوم است. در گذر زمان ساکنان این خاک به ادیبانی که گمان می بردند بهره ای از کلام حق دارند رجوع می شد. با این حال، اما در گذر زمان تنها تفال به حافظ در فرهنگ عامیانه ما به جای مانده است.

تفال به حافظ 24 بهمن ماه 1400

با مدعی مگویید اسرار عشق و مستی

تا بی خبر بمیرد در درد خودپرستی

عاشق شو ار نه روزی کار جهان سر آید

ناخوانده نقش مقصود از کارگاه هستی

دوش آن صنم چه خوش گفت در مجلس مغانم

با کافران چه کارت گر بت نمی پرستی

سلطان من خدا را زلفت شکست ما را

تا کی کند سیاهی چندین درازدستی

در گوشه سلامت مستور، چون توان بود

تا نرگس تو با ما گوید رموز مستی

آن روز دیده بودم این فتنه ها که برخاست

کز سرکشی زمانی با ما نمی نشستی

عشقت به دست طوفان خواهد سپرد حافظ.

چون برق از این کشاکش پنداشتی که جستی

توضیح لغت: سلطان من: ای پادشاه دل من /سرکشی: شکور و ناز /عشقت: عشق تو را

تفسیر عرفانی:

با آن کس که مدعی معرفت باشد، از عشق حرفی نزنید تا بی آنکه خبری از این اسرار داشته باشد، در درد خودپرستی بمیرد. مقصود او از این شعر این است که هر آن کس که می خواهد منظور آفرینش از خلقت خود را دریابد، باید در راه عشق قدم بردارد، چرا که بی واسطه آن در خودپرستی اسیر می شود و فرصت عمر را از دست می دهد. پس می توان گفت عشق، طوفانی از حوادث را پیش راه سالک پدید می آورد تا پس از پشت سر نهادن ان بتواند به هدف خلقت خود - که همان لقای یار و جاودانه شدن نزد اوست- دست یابد.

تعبیر غزل:

از جهان پرستی بپرهیز و حواس خود را کمی متوجه آن دینا کن و هماره از جهانپرستان دوری گزین که، ارتباط و پیوستگی با این افراد جز ضرر و زیان مادی و معنوی چیزی در پی ندارد.

منبع: فرارو

به "تفال به حافظ 24 بهمن ماه 1400" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "تفال به حافظ 24 بهمن ماه 1400"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید